آیس پک، واژه‌ای که از سال ۸۶ به فرهنگ لغات ایران وارد شد و به سرعت توانست در ذهن مردم به کلمه‌ای آشنا تبدیل شود. اما آیس پک از کجا آمد؟

جالب است بدانید بابک بختیاری – خالق آیس پک – کار خود را از مسافرکشی با پیکان و در خیابانهای شلوغ تهران شروع کرد، سال ۸۷ به عنوان کارآفرین برتر انتخاب شد و امروز شعبه های آیس پک نه تنها در ایران، بلکه در کشورهای هند، امارات، کویت و مالزی نیز پاتوق بسیاری محسوب می‌شوند…

فکر می کنم خواندن مصاحبه ایشان برای کسانی که دوست دارند برند خودشان را بسازند مفید باشد:

 

آیس‌پک؛ از تلخی ورشکستگی تا شیرینی بستنی

آیس‌پک؛ از تلخی ورشکستگی تا شیرینی بستنی

 

+شما بارها گفته‌اید که از نقطه صفر شروع به کار کرده‌اید. کارتان را از چه زمانی شروع کردید و اولین بار چه شغلی را انتخاب کردید؟

برعکس خیلی از آدمها که فکر می‌کنند همیشه در ایران یا هر جای دیگر باید با ثروت، رانت یا پشتوانه پدری پیشرفت کنند، من برعکس فکر می‌کردم و نمی‌خواستم از فامیل کمک بگیرم یا به کسی رو بیندازم.

باید همیشه به این فکر کنیم که می خواهیم به جاهای بالاتری برسیم و من همیشه این طور فکر می کردم و همین الان هم می خواهم به جایگاه‌های بالاتری برسم. هرگز برایم مهم نبود که یک روزی مسافرکشی می کردم اما همان زمان هم می دانستم که قرار نیست تا آخر عمر مسافرکش بمانم.

کار خودم را از دوران دانشجویی شروع کردم، زمانی که پول کافی برای خرید پیکان جمع و با آن مسافرکشی کردم. بعد از یک مدت فکر کردم بیایم و یک رستوران افتتاح کنم بنابراین پیکان را فروختم و با یک نفر شریک شدم که بتوانم الباقی هزینه‌ها را بپردازم. افتتاح رستوران تجربه اولم بود و هنوز خیلی چیزها را تجربه نکرده بودم. دوران خاک خوری، هزینه تبلیغات و سایر هزینه‌هایی که آنها را از جیب می پرداختیم باعث شد که نتوانم آن را اداره کنم و رستوران بدهی بالا آورد.

بعد تصمیم گرفتم دنبال کاری بروم که دوران خاک خوری‌اش پایین باشد یا اصلا نداشته باشد. بنابراین فکر کار در بوفه مدارس به ذهنم رسید. چرا که نه نیاز به هزینه زیاد و دکور داشت و نه سرمایه می خواست. دوران خاک خوری نیز نداشت و همین امر باعث شد که کار در بوفه را انتخاب کنم و به اولین سود زندگی‌ام رسیدم.در آن زمان حدود ۲۰ ساله بودم و سه بوفه داشتم. داشتن سه بوفه طعم زنجیره‌ای بودن را به من داده بود و این همان نقطه‌ای بود که بعدا در زندگی‌ام تبدیل به خطی شد که آن را ادامه دادم.

تابستان شد و مدارس و بوفه‌ها تعطیل شد… پدرم پیشنهاد داد یکسری لوازم اداری که در خانه داشتیم را بفروشم. پس ازاین که لوازم اداری پدرم را فروختم، متوجه شدم این لوازم بازار خریدار خوبی دارد، بنابراین شروع به خرید و فروش لوازم دسته دوم اداری کردم و در روزنامه آگهی خرید زدم و متوجه شدم که با هر خرید و فروش میتوانم سود خوبی را به دست بیاورم. اگر روزی یک یا دو قطعه لوازم اداری خرید و فروش می‌کردم، روزی ۵۰۰ هزار تومان کاسب بودم که برای آن موقع سود زیادی بود و بیشتر از سود ۵۰ هزار تومانی بود که از طریق بوفه‌ها به دست می آوردم، بنابراین کار در بوفه را رها کردم و به کار خرید و فروش لوازم دسته دوم اداری ادامه دادم.

بعد از آن بود که به فکر تاسیس یک مرکز میزهای کامپیوتری روبروی پارک ساعی تهران افتادم. در ابتدا برای راه‌اندازی این مرکز سرمایه اولیه را نداشتم بنابراین با یک نفر دیگر مشارکت کردم. سپس در روزنامه آگهی کردم که نمایشگاه و فروشگاه دائمی میزهای کامپیوتر به زودی افتتاح خواهد شد و از تولیدکنندگان دعوت می شود نمونه میزهای خود را ارسال کنند. این ارسال نمونه باعث شد یک دفعه متوجه شوم همین طور میز برایمان می فرستند بدون آن که پولی بپردازیم. ایده من در آن زمان این بود که این مراکز میز کامپیوتر را زنجیره‌ای کنم و در هر شهری یک کلکسیون از میزهای کامپیوتر داشته باشم.ایده ام این بود که فروشگاه‌هایم کل کشور را تسخیر کند و فروش میز کامپیوتر در کشور در دست من باشد.

بعد از مدتی شریکم در کار فروش میزهای کامپیوتر حاضر نشد مغازه را به من تحویل بدهد زیرا وی مالک مغازه بود و من مستاجر. پس ازاین که کار رونق پیدا کرد وی حاضر به تحویل ملک نبود و همان موقع بود که فهمیدم باید کار خودم را محکم‌تر کنم و مرکز میزهای کامپیوتر برای من بند محکمی نبود چراکه ملک آن به شخص دیگری تعلق داشت. با این که راه‌اندازی این مرکز ایده من بود اما ملک آن مال من نبودم و آنها بعد از من کار را ادامه دادند.

همان دوره با دوره ورشکستگی خودم مقارن شد. در سال ۸۳ برای من ورشکستگی پیش آمد، در آن زمان دیدم کارم بزرگ شده است در حالی که منبع مالی‌ام قطع شده است.

مقداری دارایی داشتم اما نمی توانستم همه آن را برای بدهی‌هایم به پول نقد تبدیل کنم زیرا بدهیهایم بیشتر از دارایی‌هایم بود. بازی به جایی رسید که تصمیم گرفتم این شکست را بپذیرم. آدمها باید گاهی اوقات شجاعت داشته باشند و وقتی به یک بحران دچار می شوند با روش‌های غلط راه را ادامه ندهند.

من این فشار را تحمل کردم اما حاضر نشدم پول نزول کنم. تبعات قبول ورشکستگی این بود که طلبکارانم تحمل نکردند و حکم جلبم را گرفتند. فرار کردم، اما بالاخره مرا دستگیر کردند. وقتی دستگیرم کردند طلبکاران متوجه شدند پولی در بساط نیست و ماندن من در زندان برای آنها فایده‌ای ندارد.

با درخواست من و پولی که از طریق همان مرکز خرید به من رسیده بود، ۳۰ میلیون سهم خود را دریافت کردم و آن را بین طلبکاران تقسیم کردم تا راضی شوند از زندان بیرون بیایم تا کار کنم و بقیه بدهی‌هایم را بپردازم. چند ماه در زندان بودم و بعد از آن بیرون آمدم و کار لوازم اداری را از سر گرفتم ولی این بار بدون هیچ اعتبار و سرمایه‌ای.

در‌ آن زمان به فکر یک ایده جدید افتادم و احساس می کردم که به اندازه لازم تجربه کسب کرده ام از نظر دیگران فردی ورشکسته به حساب می‌آمدم ولی از نظر خودم خیلی قوی شده بودم و این احساس برای من مهم بود. افرادی که الان شکست خورده‌اند یا تجربه شکست داشته‌اند باید خود را قوی بدانند و به شکست خودم افتخار کنند.تمام افرادی که پیروز می شوند آن قدر شکست خورده اند که به پیروزی برسند.

 

+چه زمانی به فکر ایده راه اندازی برند آیس پک افتادید؟

در دوران ورشکستگی بود که آیس پک را طراحی کردم. طراحی این برند مصادف بود با بحران ورشکستگی‌ام. در آن بحران این ایده زاییده شد و من طبق معمول دنبال آرزوهای خودم بودم.اما دلیل اینکه نام آیس پک را انتخاب کردم این بود که آیس پک برندی است که در واقع به بستنی می خورد چون در برندسازی باید کلماتی را به کار ببرید که مفهوم را برساند. آیس که به واژه بستنی شبیه است و پک هم مشتری را یاد بسته بندی خاص این بستنی می‌اندازد. تلفیق این دو واژه این برند را ساخت. اسم آیس پک نیز ایده خودم بود. چون می خواستیم جهانی شویم چنین اسمی را انتخاب کردیم که برند را در دنیا صادر کنیم.

 

+این اطمینان که آیس پک می تواند جهانی شود از کجا به وجود آمده بود؟

چون به اندازه کافی در این مورد تحقیق کرده بودم، آگاهی داشتم مطمئن بودم ایده آیس پک در ایران مورد استقبال قرار می گیرد.

آن قدر ضرر کرده بودم که دیگر در این کارها یک آدم معمولی به حساب نمی‌آمدم و سراسر تجربه داشتم. تا به حال در هر کشوری آیس پک را ارائه داده‌ایم برای مردم جالب بوده است. این بازی بستنی با میوه ابتکار من بوده است. بستنی را همه جای دنیا با قاشق می خورند. کسی بستنی را شل نکرده بود.

پس از طراحی آیس پک و انتخاب اسم آن چون در ایران لازم بود اسم فارسی حتما استفاده شود برای آیس پک معنی فارسی پیدا کردم که همان قورباغه مایوس می‌شود که یک اسم دو پهلو بود و می توانستیم از آن هم در صادرات استفاده کنیم و هم در ایران به عنوان یک کلمه فارسی. آیس یعنی یاس و ناامیدی و پک هم که معنای قورباغه می‌دهد و از این طریق توانستیم مجوز وزارت ارشاد را برای تابلو زدن بگیریم.

 

+اولین شعبه آیس پک را چطور راه اندازی کردید؟ در واقع داستان آیس پک از کجا شروع شد؟

اولین شعبه آیس پک را با پولی که قرض گرفته بودم تاسیس کردم. تاسیس اولین شعبه ۱۰ میلیون تومان هزینه داشت و این در حالی بود که از قبل هم ۳۰۰ میلیون تومان بدهی داشتم. من باخته بودم و گفتم بگذار یک قرض دیگر هم از کسی که نمی دانست من بدهی دارم، به تمام بدهی‌هایم اضافه شود. پس از افتتاح اولین شعبه استقبال مردم آن قدر زیاد بود که در عرض شش ماه ۱۲۰ شعبه دیگر در سراسر کشور از آیس پک را افتتاح کردیم. بعد از آن به دوبی رفتم و در آنجا شعبات آیس پک را افتتاح کردم و بعد از آن شعبه‌ها را به کویت گسترش دادم و این ابتدای مسیرم برای جهانی شدن بود.

 

+سرمایه هنگفتی برای راه اندازی ۱۲۰ شعبه مورد نیاز است؟ این سرمایه چطور تنها در عرض شش ماه تامین شد؟

کار زنجیره‌ای کار کردن در همه جای دنیا مرسوم است، درحالی که در ایران چندان طرفدار نداشت و بستنی در ایران سیستم زنجیره‌ای نداشت. زنجیره‌ای کار کردن کمک می‌کند که پیشرفت سریع‌تر اتفاق بیفتد. چون سرمایه گذاری از سرمایه دیگران صورت می گیرد. در واقع کسانی که شعبه می گیرند سرمایه‌گذار هستند و بعد کسی که ایده اولیه را دارد می‌تواند بابت دکور، اسم برند، هزینه‌ها، دستگاه‌ها، راه اندازی، مواد اولیه و خیلی از موارد دیگر پول بگیرد.

برندهایی که آمریکا راه‌اندازی کرده همین بازی را می‌کند. هر کشوری که نمایندگی راه اندازی برندهای آمریکایی را می گیرد باید مواد اولیه را از کمپانی مادر خریداری کند. به این صورت صادرات اتفاق می افتد و درصد بالایی از صادرات آمریکا – می توان گفت نزدیک به ۷۰ درصد صادرات این کشور – از همین طریق اتفاق می افتد. این صادرات همیشگی است و هیچ گاه متوقف نمی‌شود. شعبه‌ها قرارداد دارند و همیشه باید مواد اولیه‌شان از کمپانی مادر خریداری کنند.

 

+در یک مقطعی شعبات آیس پک به طور ناگهانی زیاد و سپس این روند متوقف شد. دلیل این امر چه بود؟

در ابتدای راه‌اندازی آیس‌پک هنوز دنبال مجوز نرفته بودم اما وقتی تعداد شعبات آیس پک به ۱۲۰ شعبه رسید از ما خواستند که از این به بعد استعلام بگیریم و دنبال مجوز برویم. همین امر باعث شد روند شعبه زدن کند و در نهایت متوقف شود.

 

+برخی شعبه‌های آیس پک نیز زمانی پلمپ شد؟

بله، یک سری از شعبه‌های آیس پک نیز پلمپ شد و بعد ازمدتی توانستیم آنها را بازگشایی کنیم. روند مجوز گرفتن، گسترش شعبه‌های آیس پک را کند کرد. سال ۸۵ تا ۸۸ روند شعبه زدن کند شد و از آن به بعد دوباره شروع به زدن شعبه‌های آیس پک کردیم. بعد از گرفتن مجوزها به ما اعلام کردند که حق نداریم شعبه آیس پک اضافه کنیم و برای هر شعبه باید استعلام بگیریم و مجوز دریافت کنیم که مجوزها شامل مجوز اماکن، وزارت ارشاد، وزارت بهداشت و برخی سازمان‌های دیگر می‌شود.

بعد از آن هم بحث شعبه‌های تقلبی پیش آمد و ما در واقع درگیر بحث‌های حاشیه‌ای شدیم. فکر می کنم بیش از یک اتاق پرونده برای دوندگی‌های مربوط به آیس پک دارم. بعد از آن که توانستیم مجوزها را بگیریم شعبه‌های آیس پک را گسترش دادیم.

بعد از آن هم برند سالسا را برای محصول ماست و بستنی افتتاح کردیم که آن هم زنجیره‌ای شد و در حال حاضر نیز دو برند غذایی چلوش و ستارگان شاندیز را افتتاح کردیم. با این دو برند مجموعه ما کامل‌تر شد. استقبال از سالسا نیز موفق بود البته ایده ماست بستنی یک ایده جهانی بود. این بستنی بستنی سالمی است که بدون شکر ساخته می‌شود و در واقع سالسا رقیب آیس پک است.

به کسانی که تا الان زیاد شکست خورده‌اند تبریک می‌گویم زیرا به پیروزی نزدیک شده‌اند؛ آن ها نباید خود را شکست خورده ببینند بلکه تجربه کافی بدست آورده‌اند. می خواهم به جوانان بگویم که به آرزوهایشان فکر کنند نه به نداشته‌هایشان و در راه آرزوهایشان پیش بروند.

 

” رمز موفقیت در کارآفرینی تفکر مثبت است.”

 

(این مصاحبه، خلاصه شده مصاحبه ای است که ایسنا با بابک بختیاری – خالق آیس پک – انجام داده است. خلاصه شده برای سایت گروه یاکوپ)


محمدرضا زمانی

سلام. محمدرضا زمانی هستم، عضو گروه یاکوپ، علاقه مند به مباحث مربوط به مدیریت و توسعه کسب و کار. سعی می کنم نکات جدیدی رو که یاد میگیرم اینجا با شما به اشتراک بگذارم.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *